ریحانهریحانه، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه سن داره

ریحانه هدیه ای از عرش الهی

چند کلام حرفهای مادرانه دخترانه

1392/4/21 4:13
نویسنده : فرانک
231 بازدید
اشتراک گذاری

دختر فهیم و دلبندم. ریحانه، عطر دلنواز زندگی من

توی این چند سال زندگیم چندتا چیز و خیلی خوب فهمیدم و از نزدیک لمس کردم اونها رو توی وبلاگت به یادگار میذارم تا اگه یه وقتایی بهشون نیاز داشتی و من کنارت نبودم بهشون یه سری بزنی مطمئنم بهت خیلی کمک میکنند. چون آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

اولینشو با ذکر مثلی از مولوی یا فردوسی بزرگ شروع میکنم که گفتن: برد کشتی آنجا که خواهد خدای و گر جامه از هم درد ناخدای. و براستی که بیت بسیار زیبایی است و واقعاً همینطوره، همه ما رو خداوند توی همون مسیرهایی که از ته قلبمون دوست داریم بهش برسیم قرار میده و این بنا به سعی و تلاش و همت و اراده ماست که بتونیم به تمامی خواسته هامون جامه عمل بپوشونیم و دستاوردهای مورد علاقمون و رشد بدیم. و اگر هم واقعاً به اون کارهایی که دوستشون داریم و برامون با ارزشن عشق، عشق و یه دنیا عشق بدیم بدون که حتماً حتماً به بهترین سرانجامها میرسه. جاهایی میری که شاید نمی دونی اما صلاحت اینه که توی اون موقعیت کاری، درسی  و یا هر موقعیت دیگه ای قرار بگیری و همون موقعیت درسهایی بهت میده که سرلوحه موفقیتهای بعدیت میشه. دیدی نقشه های گنج و همیشه باید جوینده گنج به چند جا بره تا اول نقشه رو بعد کلید صندوق و شاید بعد جای گنج و بتونه پیدا کنه. زندگی ام همینه. خوب گاهی ممکنه اون موقعیتی که درش قرار گرفتی بلحاظ فشار روحی خدای نخواسته بحدی آزارت داده باشه و اذیت شده باشی که تا مدتهای مدیدی روی همه روح و روانت اثر گذاشته باشه ولی بعد که به سر منزل مقصود رسیدی به قول بابات، می بینی که تا اون توپ به شدت زمین نمیخورد تا این حد بالا نمی اومد.(البته اینو بدون که من و بابا همیشه مثل یه دیوار آهنین پشت سرتیم و تا جایی که ممکنه نمی ذاریم راهی رو اشتباهی بری که درش اذیت شی ولی خوب زمانه کمی خشن و ناصافه و دیدم گفتن تجربیات زندگیم لازمه). و وقتی به هدف و خواستت رسیدی خیلی خوب قدرش و میدونی، چون قبلاً بدیها رو دیدی و میدونی که این موقعیت چقدر ارزش داره و با تمام وجودت حفظش میکنی.

 

دختر فهیم و دلبندم. ریحانه، عطر دلنواز زندگی من

توی این چند سال زندگیم چندتا چیز و خیلی خوب فهمیدم و از نزدیک لمس کردم اونها رو توی وبلاگت به یادگار میذارم تا اگه یه وقتایی بهشون نیاز داشتی و من کنارت نبودم بهشون یه سری بزنی مطمئنم بهت خیلی کمک میکنند. چون آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

اولینشو با ذکر مثلی از مولوی یا فردوسی بزرگ شروع میکنم که گفتن: برد کشتی آنجا که خواهد خدای و گر جامه از هم درد ناخدای. و براستی که بیت بسیار زیبایی است و واقعاً همینطوره، همه ما رو خداوند توی همون مسیرهایی که از ته قلبمون دوست داریم بهش برسیم قرار میده و این بنا به سعی و تلاش و همت و اراده ماست که بتونیم به تمامی خواسته هامون جامه عمل بپوشونیم و دستاوردهای مورد علاقمون و رشد بدیم. و اگر هم واقعاً به اون کارهایی که دوستشون داریم و برامون با ارزشن عشق، عشق و یه دنیا عشق بدیم بدون که حتماً حتماً به بهترین سرانجامها میرسه. جاهایی میری که شاید نمی دونی اما صلاحت اینه که توی اون موقعیت کاری، درسی  و یا هر موقعیت دیگه ای قرار بگیری و همون موقعیت درسهایی بهت میده که سرلوحه موفقیتهای بعدیت میشه. دیدی نقشه های گنج و همیشه باید جوینده گنج به چند جا بره تا اول نقشه رو بعد کلید صندوق و شاید بعد جای گنج و بتونه پیدا کنه. زندگی ام همینه. خوب گاهی ممکنه اون موقعیتی که درش قرار گرفتی بلحاظ فشار روحی خدای نخواسته بحدی آزارت داده باشه و اذیت شده باشی که تا مدتهای مدیدی روی همه روح و روانت اثر گذاشته باشه ولی بعد که به سر منزل مقصود رسیدی به قول بابات، می بینی که تا اون توپ به شدت زمین نمیخورد تا این حد بالا نمی اومد.(البته اینو بدون که من و بابا همیشه مثل یه دیوار آهنین پشت سرتیم و تا جایی که ممکنه نمی ذاریم راهی رو اشتباهی بری که درش اذیت شی ولی خوب زمانه کمی خشن و ناصافه و دیدم گفتن تجربیات زندگیم لازمه). و وقتی به هدف و خواستت رسیدی خیلی خوب قدرش و میدونی، چون قبلاً بدیها رو دیدی و میدونی که این موقعیت چقدر ارزش داره و با تمام وجودت حفظش میکنی.

دخترکم گاهی هم موقعیتهای خوبی سر راهت قرار میگیره و باید قدرشون و خیلی خوب بدونی و بخوبی ازشون استفاده کنی، که حالا میتونه یه دوست خوب، یه معلم خوب یه موقعیت خوب خونوادگی یا حتی پدر و مادر خوب و یا هر چیز و هر کس دیگه ای که میتونه بعنوان راهنما و سرمشقت قرار بگیره و شاید خیلی از راههای طولانی مسیر و برات کوتاه کنه . اگر فقط و فقط گوش شنوا داشته باشی. و البته چه مربی و راهنمایی بهتر از رب ما.

امید زندگی من، تا جایی که میتونی قلبت و فقط و فقط به خدا بسپار و بدونکه، این کشتی نجات تو رو به سرزمینهای آباد و سرسبز و خرم خواهد برد و لحظه ای و حتی ثانیه ای ازش دور نشو. اگرم شدی برگرد و به دامنش پناه ببر اونقدر مهربونه که تو رو ببخشه و بپذیره. همیشه این دعا رو از ته قلبت ازش بخواه: خداوندا آنی و کمتر از آنی منو به خودم واگذار نکن و خودت هوام رو داشته باش. بعد می بینی  که چطور دستت و محکم توی دستاش گرفته و توی طوفان های شدید هم ته دلت قرصه و ذره ای نمی لرزه.

تا میتونی آموزش ببین و یاد بگیر. توی هر زمینه علمی، هنری، خصوصاً زبان، کامپیوتر، قرآن و مباحث دینی که دغدغه خاطر خودت هست. اینجوری هر جا که شکی توی دلت پیش بیاد یه پیش زمینه ای داری و زود میدون و خالی نمی کنی. البته سعی کن خیلی از این شاخه به اون شاخه نپری و آموزشهات در راستای هم باشن، نتیجه بهتری میگیری.

یه زمانهایی با خودت خلوت کن. البته کوتاه. و به ته قلبت رجوع کن و همون حرفی رو که میگه انجام بده(البته با مشورت من و بابا). چون صلاح و مصلحتت در اونه. و راه پیشرفتت در اون راه بازه. که حالا میتونه رشته تحصیلی، کار، دوست و یا هر موقعیت دیگه ای باشه.

دوست زیاد داشته باش، اما با همشون صمیمی نشو و راز زندگیتو به هر کسی نگو. دوستای خوب سرمایه های زندگی انسانند. منهم دوستای خیلی خوبی دارم و بعضی جاها واقعاً مدیونشونم.

سفر کن و سفر کن تا سر حد ممکن. از هر چیز از زر و زیور این دنیا که میتونی بزن اما سفرهات و برو حداقل دو بار در سال بهتر از اون هر فصل یه بار و در بهترین حالت ممکن ماهی یکبار. امیدوارم اونقدر توان مالی و فراغت زمانی توی زندگیت باشه که حالت آخر و انتخاب کنی. سفر واقعاً آدم و زنده میکنه.

تا میتونی بگذار و بگذر. جاهایی که ارزش بحث کردن نیست و فقط هدر رفت عمر و انرژی آدمه، جاهایی که بحث کردن با اون شخص فایده ای نداره و اون حرف خودشو میزنه. توی این موقعیتها سعی کن با عمل به اونچه درسته، اشتباه اونو بهش نشون بدی. و در ضمن درستی و بزرگواری خودتو.

حرمت بزرگارو خیلی نگهدار. که میدونم همینطورم هست تو دختر فهمیده و مودب منی. مثلی هست که میگه به شاهی که از اسبش افتاده احترام بذار. یعنی اگه اون بزرگ تو پیر بود و کاراش بنظرت پر از ایراد، تو احترام اونو نگهدار و هیچوقت اونو مسخره و بی حرمتی نکن. ریحانه ام هیچوقت.!

حتی توی سخت ترین و بدترین شرایط زندگی مثبت اندیش باش و حتی کوچکترین روزنه ای برای ورود افکار منفی و تیره نذار. اونقدر قوی باش که یتونی جلوشون وایسی و مقاومت کنی.

همیشه توی ذهنت از آینده و کارایی که داری انجام میدی تصویر روشن و مثبتی داشته باش. و آینده خودتو با دستای خودت بساز. یعنی به هر جا که بخوای برسی، به هر مرتبه، به هر دستاورد و هر جایی که قلباً دوست داری، حتماً اونو توی تصویر مثبت خودت بگنجون و توش زندگی کن و لمسش کن. مامان باورش کن. مطمئن باش بهش میرسی البته با سعی و تلاش همیشگی ات.

خودت و باور کن. شخصیت وجودی خودتو کشف کن. استعدادهای بالقوتو بالفعل کن و برای هر موفقیت هر چند کوچیک مثل بچگیهات که یه کلمه رو یاد میگرفتی بخونی میگفتی مامان جایزه بده برای خودت جشن بگیر و به خودت جایزه بده و برای ادامه راه برای خودت انگیزه ایجاد کن. دختر دلبندم بدون که شروع سخته اما ادامه راه از اون سخت تره گاهی بعضی شکستها انگیزه آدمو کمرنگ میکنه و  خیلی از اهدافش و فراموش میکنه ولی قوی باش و این شکستهارو و پل پیروزیت کن. هدفهاتو با رنگ قرمز تایپ کن و روی دیوار اتاقت بزن و هر از گاهی بهشون نگاه کن. نذار هیچوقت دیگران شکستهای کوچیکتو بزرگ و پیروزیهای بزرگتو کوچیک کنن. خودتم اینکارو نکن. به خودت بقبولون که من تجربه کافی نداشتم و دفعه بعد و شاید هم دفعات بعد حتماً موفق میشم. من توی دوران نوجوانی همیشه به این فکر میکردم که آیا اتفاقاتی که میخوان برامون بیفتن از قبل توی ذهن ما میان یا اینکه با توجه به افکاری که داریم اتفاقات آینده برامون پیش میاد؟ و با توجه به مطالعات و تجربه های ملموس زندگیم حالا میفهمم که دومی درسته. و بعد توی جوانی همیشه به خودم میگفتم باید به مرحله باور برسم و اگه خودمو باور کنم میتونم توی خیلی از جاها موفق باشم. و البته به هوش و استعداد خودم ایمان داشتم ولی هنوز به مرحله باور نرسیده بودم. و حالا خیلی روشن و واضح بهت میگم که: باور ما همون افکار ما هستند که اگه روی اونا پافشاری کنی میشن باورت. میبینی مامان!! اگه این تجربه ها رو استفاده کنی چقدر تو زندگیت جلو میفتی.

دردانه ام حتماً توی زندگیت یه جایی برای هنر بذار. چون هنر بهترین راه خلوت با خوده است. وقتیکه به تنهایی با خودت نیاز داری هیچ چیز مثل هنر همراه خوبی نیست. اصلاً تخلیه ات میکنه، رفرشت میکنه و برت میگردونه به راه اصلی.

بهت تأکید میکنم همه کتابهای کتابخونه من و بابا رو بخون. گلچین بسیار خوبیه و روشنگر راهته.

خیلی قدر خودتو بدون و هیچوقت خودتو با کس دیگه ای مقایسه نکن. شخص خود تو واقعاً یکه است تو بینظیری مامان. باور کن ذات و طینت خیلی پاکی داری. امتحان کردم هر وقت جایی میخوام برم و تو بیقراری و دلت نمی خواد و من با اصرار رفتم دیدم که صلاح توی نرفتن بوده و بالعکس. تو انتخاب شده بودی باور کن. وقتی به دنیا اومدی و تو رو به همراه چند تا نوزاد دیگه از اتاق عمل وارد بخش میکنن که به بخش نوزادان ببرن بابا شماها رو میبینه و وقتی تو رو میبینه توی دلش میگه خدا کنه این کوچولوی ما باشه و همینطور هم بود.

غزلسرای زندگی من، وجودت راهنمای هستی بخش زندگی من است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)